یکی از مهم ترین تغییرات در دهه اخیر، افزایش گفتگوها پیرامون سلامت روان در محیط کار است. مسائل مربوط به سلامت روان همیشه مطرح بوده است، اما تا چند سال گذشته، از ترس اخراج شدن به خاطر این مسائل، این مسئله مهم پنهان می شد. اکنون، کارمندان با پذیرش آن به عنوان بخشی از زندگی خود، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردهاند و کارفرمایان در مورد ارتقای سلامت روان در محیط کار حمایت بیشتری کردهاند. این بدان معنا نیست که مشکل کاملاً حل شده است و مسائل مربوط به سلامت روان در محل کار کاملاً وجود ندارد – فشارهای زندگی مدرن فقط کشمکشها و فشارهای درونی بر بزرگسالان شاغل را تشدید کرده است – اما روند مثبت به سمت تغییر غیرقابل انکار است.
بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، تقریباً 12 میلیارد روز کاری هر ساله در نتیجه افسردگی و اضطراب به خطر می افتد که سالانه 1 تریلیون دلار هزینه برای بهره وری دارد. اعتقاد بر این است که 15 درصد از بزرگسالان دارای یک اختلال روانی هستند و با استرس و تبعیض در محل کار، فرسودگی شغلی تقریباً اجتناب ناپذیر می شود. با چنین شرایط ناگواری در حال افزایش، کسب و کارها باید یاد بگیرند که چگونه از سلامت روان در محیط کار حمایت کنند تا به کارکنان خود در جهت ثبات و نقشه برداری استعدادها کمک کنند و همچنین اطمینان حاصل کنند که شرکت به عنوان یک شکل همیشه موفق در بهترین حالت خود باقی می ماند. در ادامه با تودی همراه باشید تا سلامت روان کارمندان خود را بهبود ببخشید و کارایی و نتایج بهتری برای سازمان خود رقم بزنید.
سلامت روان در محیط کار
اگر معتقدید که مسائل مربوط به سلامت روان بر کارمندان سازمان شما تأثیر نمی گذارد، در نظر بگیرید که طبق گفته بنیاد سلامت روان، از هر 6.8 نفر 1 نفر در محل کار مشکلات سلامت روان را تجربه می کنند. حتی اگر این عدد برای شما زیاد به نظر نمی رسد، در نظر بگیرید که تقریباً 12.7 درصد از تمام مرخصی های روز استعلاجی که کارکنان می گیرند را می توان به شرایط سلامت روان نسبت داد.
بر اساس تحقیقات انجام شده دریافته اند که 49 درصد از کارمندان از ترس از دست دادن شغل خود از بحث در مورد سلامت روان خود در محل کار می ترسند. بسیار محتمل است که حتی زمانی که کارمندان شما آشکارا در مورد آن با سازمان بحث نمی کنند، بسیاری در سکوت رنج می برند و با وجود غرق شدن در کار، بار کار را بر دوش می گیرند.
بسیاری از کارفرمایان این اعداد را نادیده می گیرند زیرا معتقد نیستند که سلامت کارکنانشان بر آنها تأثیر می گذارد، اما کارمندان شاد 13 درصد در محل کار بهره وری بیشتری دارند. مطالعه ای توسط انجمن روانشناسی آمریکا (APA) نشان داد که 23 درصد از پاسخ دهندگان به نظرسنجی خود تمایل به سیگار را به دلیل فرسودگی شغلی گزارش کرده اند، در حالی که 25 درصد می خواهند جایگاه اجتماعی بودن در محل کار خود را حفظ کنند و 19 درصد احساس می کنند که تحریک پذیری در حال افزایش است. با همکاران عمدی یا غیرعمدی، فرسودگی شغلی و کشمکشهای مربوط به سلامت روان در نهایت میتواند به کیفیت کار نفوذ کند و زمانی که کارفرمایان کاری برای به حداقل رساندن آن انجام نمیدهند، خرابی ایجاد کند.
قبل از اینکه به مرحله ارتقای سلامت روان در محیط کار برسید، باید برای شناسایی علائم مسائل روانی در محل کار مجهز شوید تا بتوانید بر اساس آن اقدام کنید. برخی از علائم ممکن است به طرز چشمگیری آشکار باشند، مانند طغیان های خشم متعدد در محل کار یا غیبت و مرخصی بیش از حد علیرغم بیش از تعداد برگ های تعیین شده. گفتوگو در چنین مواردی میتواند برای کارفرمایان و کارمندان مثمر ثمر باشد، جایی که میتوان فوراً راهحلهایی پیدا کرد.
با این حال، نشانههای مسائل مربوط به سلامت روان در فضای کاری همیشه به این اندازه آشکار نیست و ممکن است به تیمهای منابع انسانی و مدیریت ارشد نیاز داشته باشد تا مراقب به کارکنان خود باشند. این بدان معنا نیست که کسبوکارها باید برای تشخیص کارمندان خود عجله کنند، زیرا ممکن است دلایل زیادی برای رفتارهایی که از خود نشان میدهند، از جمله مشکلات در محل کار یا یک عامل استرسزای موقت وجود داشته باشد. سلامت روان در محیط کار هرگز نباید نادیده گرفته شود یا برای متهم کردن کارکنان استفاده شود. این نشانهها فقط برای باز کردن دری برای گفتگو در مورد آنچه میتوان برای کمک انجام داد، باز میشود.
تأخیر مکرر و ناتوانی در هماهنگی با مهلت های کاری
خستگی مداوم و خستگی ظاهری یا بیماری مکرر
خلق و خوی متناقض و نوسانات مکرر
تغییر ناگهانی در ویژگی های شخصیتی – شامل کناره گیری از پروژه ها، محافل اجتماعی و فعالیت ها می شود
عصبی بودن شدید و در حاشیه بودن
مشکل در تمرکز، پیگیری دستورالعمل ها، تکمیل وظایف و غیره.
درگیری های مکرر با اعضای تیم
کاهش کیفیت کاری که با تغییر پارامترهای کار حل نمی شود
افزایش حساسیت نسبت به رفتار قبلی آنها
کاهش علاقه به ابتکارات
چگونه از سلامت روان در محیط کار حمایت کنیم
ممکن است مطمئن باشید که در حال حاضر به اندازه کافی در زمینه ارتقای سلامت روان در محیط کار، کارهای مهم انجام می دهید، اما واقعیت واقعی کار اغلب کاملاً متفاوت است. در حالی که 70 درصد از مدیران کار، احساس میکردند که کارمندان ابتکارات بهداشت روانی آنها در محل کار را کافی میدانند، تنها 53 درصد از کارکنان احساس میکردند که واقعاً از مزایایی مانند مرخصی با حقوق استفاده میکنند. در حالی که در دسترس قرار دادن چنین منابع و سیاستهایی قابل ستایش است، فرهنگهای محل کار اغلب از استفاده واقعی از این منابع دریغ میکنند و به ناچار کارمندان را دلسرد میکنند. حمایت از سلامت روان در محیط کار مستلزم پذیرش فرهنگی این مفاهیم در محل کار است تا موثر واقع شود.
شرایط کار ایمن را فراهم کنید
کار در شرایط خطرناک می تواند استرس زا باشد، صرف نظر از اینکه سلامت روان کلی شما چقدر خوب است. کارمندانی که با مواد خطرناک سر و کار دارند یا مسئولیتهای خطرناکی دارند، دائماً در نگرانی در مورد مشکلی هستند و ماندن مداوم در لبهها میتواند بسیار آزاردهنده باشد. اطمینان از اقدامات احتیاطی ایمنی، تهیه تجهیزات حفاظتی، و بررسی منظم ماشینآلات و گاوصندوقها، همگی راههایی عالی برای آسودگی خاطر هستند.
حتی برای مشاغل کم خطر که با تهدید از دست دادن سلامتی همراه نیستند، در صورت وجود خشونت و آزار در محیط کاری خود، ممکن است احساس ناامنی کنند. پرخاشگری کلامی، اظهارات تحقیرآمیز، تهدید به خشونت و اخراج، رفتارهای غارتگرانه و مکالمات نامناسب همگی نمونه هایی از شرایط کاری ناامن هستند که در آن کارکنان از احتمال تبدیل کلمات به عمل ناراحت می مانند. برای حفظ سطح مطلوب سلامت روان در محیط کار، شرکت ها باید این چالش ها را بپذیرند و راه حل هایی برای آنها ابداع کنند.
بهبود کیفیت زندگی برای کارکنان
کارفرمایان نمی توانند زندگی کاملی را برای کارمندان خود تضمین کنند، اما می توانند خودشان به آنها کمک کنند تا به آنجا برسند. سازمانها باید نیروی کار خود و چالشهایی را که در محل کار با آنها روبرو هستند، درک کنند و استرس کاری بیش از حدی که آنها به زندگی روزمره خود منتقل میکنند را کنترول کنند. اطمینان از اینکه کار بخشی از زندگی آنها باقی می ماند و همیشه به کار خود ادامه خواهند داد عامل اصلی است که اکثر کارفرمایان باید آن را تضمین کنند. ساعات کاری طولانی، تماس خارج از محل کار، ناتوانی در استراحت حتی در تعطیلات، و شرکت اجباری در فعالیت های گروهی در طول تعطیلات آخر هفته تنها چند نمونه از این است که چگونه کار اغلب به زندگی بیرونی کارمند سرایت می کند و از این ها باید به شدت اجتناب شود.
کارفرمایان باید به طور منظم حجم کاری کارکنان را ارزیابی کنند و در صورت عدم تعادل در شرکت اقدام کنند. این می تواند از طریق واگذاری مجدد وظایف و تقسیم حجم کار به طور یکنواخت، جابجایی اعضا بین بخش ها در زمانی که وظایف آن ها به طور خاصی سنگین هستند، استخدام موفق در زمانی که حجم کار به طور دائم افزایش یافته است، به تعویق انداختن برخی وظایف تا تکمیل پروژه های بزرگ و غیره باشد. نوسانات کاری اجتناب ناپذیر است اما پاسخ و کمک به آنها باید به همان سرعت باشد.
تغییر فرهنگ کار
کارمندانی که احساس می کنند فرهنگ کاری آنها از رفاه آنها حمایت می کند، به احتمال زیاد با همان شدت به کار خود متعهد می شوند و در صورت نیاز به استراحت می پردازند. زمانی که کارمندانی که از یک وقفه و تعطیلات به سر کار می آیند، احساس شادابی می کنند در مقایسه با آنهایی که با بازگشت به کار، حتی خسته تر به نظر می رسند همیشه مشهود است. این بی میلی اغلب به دلیل فرهنگ کاری سمی است که هیچ چیز مثبتی را در زندگی کارمند به ارمغان نمی آورد.
پرداختن به فرهنگ کاری مستلزم این است که تغییر از رهبران منابع انسانی و از طریق سیاستهای شرکت آغاز شود، با هدف نشان دادن به کارمندان که چه رفتارهایی باید رعایت شود و چه اقداماتی غیرقابل قبول است. زمانی که مدیریت ارشد بتواند به عنوان الگو برای رفتار مورد نظر عمل کند، احتمالاً بقیه سازمان نیز از آن پیروی خواهند کرد.
ارتباط منظم: ارتقای سلامت روان در محیط کار
زمانی که نمی توانید تشخیص دهید که کارکنان با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند، توسعه ابتکارات حمایتی بهداشت روان دشوار است. نیروی کاری که عمدتاً توسط جمعیت مسنتر با مسئولیتهای مراقب، اداره میشود، در حالی که یک گروه جوانتر ممکن است نگرانیهای شغلیمحور بیشتری داشته باشند. همچنین ممکن است برای برخی از کارمندان برعکس باشد، اما به دلیل تعمیم گسترده ما از این دو جمعیت، ممکن است از ارائه پشتیبانی مناسب غافل شویم. برای بهبود سلامت روان در محیط کار، مرتباً با کارمندان تماس بگیرید تا وضعیت آنها را بررسی کنید و اگر از سازمان کمکی بر می آید آن را ارائه دهد.
این ارتباط همچنین میتواند کارفرمایان را در مورد درگیریهای محل کار که ممکن است کارمندان نتوانند به تنهایی آن ها را مطرح کنند، در جریان نگه دارد. یک مدیر یا همکار زمانی که کارمندان سازمان را آزار می دهد ممکن است آرامش روانی کل تیم را از بین ببرد، اما گزارش آشکار آن می تواند شغل کارمند را به خطر بیندازد و باعث شود تا برای بهبود آن قدمی برداشته شود. دعوت از کارگران برای برقراری ارتباط منظم و مطرح کردن این مسائل با مدیریت میتواند به کارکنان کمک کند تا احساس کنند شنیده میشوند و در عین حال به مدیریت اجازه میدهد تا محیط کاری شرکت خود را بهبود بخشد.
بسیاری از راههای پشتیبانی دیگر ممکن است پس از مکالمه با یک کارمند آشکار شوند – برخی ممکن است به دلیل زمان رفت و آمد به ساعات کاری انعطافپذیرتری نیاز داشته باشند، و برخی دیگر ممکن است برای حفظ سلامتی خود نیاز به کاهش مسئولیتهای خود برای یک ماه را داشته باشند. با این حال، سایر کارمندان ممکن است از داشتن یک مشاور که در سازمانحضور دارد، صحبت کنند و سود ببرند، زیرا جستجوی کمک از خارج می تواند بسیار گران باشد.
سازمان موفق برای حفظ کارمندان، تقویت روحیه و ایجاد فضایی که بتوان مسائل مربوط به سلامت روان در محیط کار را آشکارا مورد توجه قرار داد و حل کرد، شرکت ها باید از امروز شروع کنند و راه خود را برای جلب اعتماد کارمندان خود ادامه دهند و در کنار آن ها حرکت کنند تا یک راه حل ایجاد کنند.