در حین آماده شدن برای مصاحبه، یکی از سخت ترین کارها آماده شدن برای سوالات مصاحبه رفتاری رایج است که ممکن است از تیم منابع انسانی موقعیت شغلی جدید شما از شما بپرسند. شما ممکن است رزومه خود را مانند پشت دستی برای خود بدانید و آشنایی شما با مهارت های برتر ممکن است فهرست کردن آن را در طول مصاحبه آسان کند، اما سوالات مصاحبه رفتاری این پتانسیل را دارند که شما را غافلگیر کنند. حتی اگر به نمونه سوالات مصاحبه رفتاری آنلاین نگاه کنید، به ندرت می آموزید که چگونه به راحتی به آن ها پاسخ دهید. اگر می خواهید بیاموزید که چگونه به آسانی به سؤالات مصاحبه رفتاری پاسخ دهید، ضروری است که پاسخ های خود را شخصی سازی کنید و برای نحوه پاسخ دادن به آنها برنامه ریزی کنید.
سوالات مصاحبه رفتاری معمول که باید برای آنها آماده شوید
بیشتر سوالات مصاحبه رفتاری برتر به دلایلی رایج هستند—آنها به مصاحبه کننده ایده می دهند که چقدر برای مصاحبه آماده هستید. مهمتر از آن، سوالات به مصاحبه کننده درک خوبی از رویکرد شما به موقعیت ها و درک شما از نحوه غلبه بر آنها می دهند. اگر مصاحبهکنندهای از شما در مورد تعارض اخیر و نحوه غلبه بر آن سؤال کند، لزوماً به دنبال رویکردی نوآورانه نیست. این سوالات متداول در مصاحبه رفتاری به آنها کمک میکند تا نوع تجربیاتی که با آنها سروکار داشتهاید، نگرش شما نسبت به مشکل، اینکه آیا خودتان سرزنش کردهاید یا مسئولیت آن را بر عهده گرفتهاید و غیره را درک کنند.
به جای اینکه در مورد ارائه یک ایده منحصر به فرد به آنها کار کنید که قبلاً هرگز در مورد آن نشنیده اند، مهم تر است که بدانید چگونه به سؤالات مصاحبه رفتاری با پاسخی که نشان می دهد شما چه کسی هستید پاسخ دهید. بنابراین، هنگامی که به دنبال بهترین سؤالات مصاحبه رفتاری هستید که اینترنت ارائه می دهد، در نظر بگیرید که چرا هر سؤال پرسیده می شود و با آن استدلال به عنوان راهنمای خود پاسخ دهید. یک تکنیک مفید برای قالب بندی پاسخ شما این است که روش STAR را به خاطر بسپارید، موقعیت+ کار+ عمل= نتیجه. بدون افراط در جزئیات، موقعیت را به سادگی توضیح دهید، مسائلی را که باید به آن رسیدگی میکردید نشان دهید، نحوه واکنش خود را به موقعیت بررسی کنید و در نهایت نتایج را برای آنها توضیح دهید.
بیایید به چند نمونه پاسخ برای دادههای سوالات مصاحبه رفتاری که ممکن است در مصاحبه بعدی از شما پرسیده شود بپردازیم.
1. آیا تا به حال در محل کار اشتباهی مرتکب شده اید که شما را به دردسر بیاندازد؟ ممکن است به ما بگویید چگونه با آن برخورد کردید؟
مصاحبهکنندگان به ندرت از شما انتظار دارند که بدترین اشتباه دوران حرفهای خود را مطرح کنید و در مورد اینکه چگونه این اشتباه روحیه شما را کاملاً شکسته است، تحقیق کنید. حتی اگر در محل کارتان که مانند ققنوس از خاکستر برخاسته اید، هیچ اشتباه اساسی مرتکب نشده اید، بهتر است حداقل یک تجربه جزئی را به جای رد سوال ذکر کنید. گفتن “من چنین تجربه ای ندارم” ایده آل نیست. درعوض، روی آخرین خطایی که مرتکب شده اید، عواقبی که با آن مواجه شده اید، نحوه رفع آن و آنچه از تجربه یاد گرفته اید، تمرکز کنید. این رویکرد متمرکز بر راه حل است که اهمیت دارد.
نمونه پاسخ برای پرسش مصاحبه رفتاری:
چند لحظه مانند آن وجود داشته است، اما یکی از مواردی که در حال حاضر برای من متمایز است، حادثه ای است که زمانی رخ داد که من به تازگی به کار قبلی خود ملحق شده بودم. در آن زمان هنوز در مورد سوال پرسیدن کمی عصبی بودم، بنابراین وقتی یک مشتری وارد شد و جزئیات کمی وجود داشت که من متوجه نشدم، به جای اینکه از مدیرم توضیح بخواهم آن را جستجو کردم. متأسفانه، این نتیجه معکوس داشت زیرا انتظارات از این تکلیف کاملاً با آنچه من انجام داده بودم متفاوت بود.
ما یک مهلت بسیار محدود داشتیم اما خوشبختانه مدیر من قبل از اینکه به مشتری مراجعه کنم این خطا را متوجه شد. مجبور شدیم اضافه کاری کنیم تا خطا را برطرف کنیم. دستورالعمل ها دوباره برای من توضیح داده شد تا بتوانم پروژه را دوباره کار کنم اما این بار با نظارت. تا به امروز، من از مدیرم بسیار سپاسگزارم که به من فرصتی دوباره داد – این برای من درس ارتباط و رهبری بود. از آن زمان، من همیشه با مشتریم گفتگوی رو در رو دارم تا تمام جنبه های هر خلاصه ای را که دریافت می کنم، روشن کنم، و وقتی چیزی را متوجه نمی شوم، سؤال می کنم. بهتر است زودتر یاد بگیرید.
2. آیا تا به حال مجبور شده اید با یک مشتری یا ارباب رجوع در مورد یک تکلیف مخالفت کنید؟ چطور شد؟
با سوالات رایج مصاحبه رفتاری مانند این، بهتر است بر روی یک درگیری جزئی تمرکز کنید، تا حادثه ای که در آن همه چیز به طرز چشمگیری اشتباه پیش رفت. همچنین ایده آل است که از بدگویی به مشتری خودداری کنید، زیرا سابقه بدی برای اخلاق کاری شما ایجاد می کند، حتی اگر مشتری اشتباه کرده باشد. آرام باشید و موقعیت را به جای احساسی، از نظر بالینی توضیح دهید.
نمونه پاسخ برای پرسش مصاحبه رفتاری:
بله، مواردی وجود داشته که مجبور شدهام با مشتری یا ارباب رجوع در مورد یک تکلیف مخالفت کنم. یک مثال خاص که به ذهن خطور می کند زمانی است که یک مشتری درخواست تغییر قابل توجهی در محدوده پروژه کرد که من معتقد بودم کیفیت و جدول زمانی محصولات قابل تحویل را به خطر می اندازد. ما مجبور بودیم بخش قابل توجهی از پروژه را دوباره انجام دهیم و در حالی که این امکان وجود دارد، مگر اینکه جدول زمانی تغییر کند، بررسی کیفیت و مرحله ویرایش تکلیف نمی تواند ادامه یابد. مشتری مصمم شد که این بهترین اقدام است.
قبل از اینکه ایدهام را در اختیار مشتری بگذارم، این موضوع را با پرسنل قدیمی در میان گذاشتم تا مطمئن شوم که درباره این موضوع و نحوه برخورد من با آن موضوع میدانند و آن را تایید می کنند. سپس نمونهای از تغییراتی که میخواستند را به همراه نمونهای از کاری که با دستورالعملهای اصلی تکمیل کرده بودیم، در اختیار مشتری قرار دادم. این کافی بود تا آنها را متقاعد کنیم که به خطر انداختن کیفیت آن چیزی نیست که میخواهیم ادامه دهیم. ما تیم طراحی سایت را درگیر کردیم و در یک جلسه توانستیم یک راه حل توقف برای رسیدن به ضرب الاجل فوری پیدا کنیم. در همین حال، مشتری توانست مهلت نهایی برای انتقال کامل فایل را تمدید کند. در پایان، مشتری از اینکه کارها چگونه پیش میرفت راضی بود. آنها چندین بار از آن زمان برای کار به ما بازگشته اند، بنابراین من فکر می کنم که در پایان پروژه موفقی بوده است.
3. ما بر این باوریم که مهارت های رهبری صرف نظر از نقش شما مهم هستند. آیا تا به حال مجبور شده اید یک تیم را رهبری کنید یا مسئولیت را بر عهده بگیرید و همکاران خود را به سمت یک هدف راهنمایی کنید؟
ممکن است در نگاه اول این سوالات مصاحبه رفتاری طاقت فرسا به نظر برسد، اما همه نمونه های سوال مصاحبه رفتاری معمولاً چنین هستند. باز هم، اگر نمونه ای ندارید، لازم نیست از یک مثال پیشگامانه استفاده کنید. پاسخ خود را بر روی تصمیماتی که به عنوان یک رهبر گرفته اید و آنچه از قبول مسئولیت آن آموخته اید متمرکز کنید.
نمونه پاسخ برای پرسش سوالات مصاحبه رفتاری:
من کاملا موافقم، مهارت های رهبری در هر نقشی حیاتی است و شما هرگز نمی دانید چه زمانی ممکن است مجبور شوید مسئولیت را بر عهده بگیرید. یکی از تجربیات اولیه رهبری من به شیوه ای ناگوار آغاز شد. ما در میانه یک پروژه حیاتی برای یک مشتری بودیم و مهلت زمانی بسیار محدودی برای کار داشتیم. به دلیل یک عارضه غیرمنتظره برای سلامتی آنها، سرپرست تیم ما مجبور به مرخصی شد که ما را کمی سرگردان کرد. سایر اعضای ارشد سازمان قبلاً ضرب الاجل های شدیدی برای همکاری داشتند، بنابراین ما بدون رهبر ماندیم. ما سعی کردیم این کار را انجام دهیم، اما آنقدر عادت کرده بودیم که یک نفر اهداف روزانه ما را هماهنگ کند که اکنون در تلاش بودیم تا با یکدیگر همگام شویم.
من پیشنهاد دادم در پایان روز جلسه ای برای برنامه ریزی دستور کار روز بعد داشته باشیم که کاملاً موفق بود. سازماندهی جلسات و پیگیری بحث هایمان را هر روز بر عهده گرفتم. وقتی نوبت به برقراری ارتباط با سایر بخشها و مشتری میرسد، وظیفه من هدایت گفتگو بود. در نهایت رسماً از من خواسته شد تا بقیه پروژه را هدایت کنم. تا آن زمان، من متوجه دامنه کامل مسئولیتهایی که با چنین نقشی به وجود میآید، نبودم، بنابراین چشمها را باز میکردم. چند بار بود که وقتی نوبت به ایجاد تعادل بین تکالیف خود و مسئولیتهایی که سرپرست تیم ما بر عهده داشت، دچار تزلزل میشدم، اما پس از چند روز اول، میتوانستم وظایف را خیلی راحتتر برنامهریزی کنم. این یک تجربه یادگیری عالی برای من بود و حتی به من اجازه داده شد که پروژه های خود را به دنبال آن پروژه هدایت کنم، بنابراین خوشحالم که تصمیم گرفتم آن روز ابتکار عمل را به دست بگیرم.
4. ما میخواهیم در مورد یکی از نکات برجسته در حرفه شما تا کنون بدانیم – پروژه یا وظیفهای که لحظهای تعیینکننده برای شما بوده است.
تعیین نحوه پاسخگویی به سؤالات مصاحبه رفتاری مانند این می تواند دشوار باشد، جایی که باید در مورد خود مثبت صحبت کنید بدون اینکه در مورد دستاوردهای خود ببالید. خوب است که در چنین شرایطی صادق باشید و انرژی خود را به این موضوع متمرکز کنید که چرا آن لحظه برای شما مهم بوده است نه اینکه چقدر از شما تعریف و تمجید دریافت کرده اید یا چند نفر از شما تعریف کرده اند. سعی کنید بر این تمرکز کنید که چرا و چگونه آن لحظه بر حرفه شما تأثیر گذاشته است.
نمونه پاسخ برای سؤال مصاحبه رفتاری:
یکی از لحظات تعیین کننده در حرفه من زمانی بود که از من خواسته شد یک تیم چند کاره را برای یک بخش پروژه جدید در شرکت رهبری کنم. این یک کار سخت بود و من باید با بخشهای متعددی با گروهی از کارشناسان کار میکردم، کسانی که همیشه در سازمان و خارج از آن، آن ها را تحسین میکردم. نه تنها از آنها یاد گرفتم بلکه توانستم ایده هایم را به آنها ارائه دهم. ما باید در حین طراحی کمپین خود، بازار و جزئیات پیچیده مختلف را درک میکردیم، اما همه اینها در راه اندازی بسیار موفق بود و به اوج رسید.
هرگز به اندازه آن زمان به کارم افتخار نکرده بودم. از اینکه شرکت به اندازه کافی از تواناییهای من قدردانی کرده بود که این مسئولیت را به من میداد، سپاسگزار بودم و همچنین توانستم به خودم ثابت کنم که اگر ذهنم را روی آن بگذارم، هیچ وظیفهای خیلی بزرگ نیست. پس از تمام آن ساعتها غواصی در محصول، درک مشتریانمان، مذاکره درباره نتایج نهایی، و موضعگیری برای دیدگاهی که برای راهاندازی خود داشتم، دیدن زنده شدن کارمان و موفقیت در آن لذت بخش بود.
5. آیا می توانید درباره زمانی به ما بگویید که مجبور بودید خود را با برخی از شرایط بی سابقه در محل کار وفق دهید؟ چگونه تجربه را پردازش کردید و برخی از تغییراتی که باید ایجاد می کردید چیست؟
در میان تمام سوالات مصاحبه رفتاری مهم که ممکن است از شما پرسیده شود، این یکی از بهترین سوالات است. دلیل ما برای گفتن این موضوع این است که شما احتمالاً لیست بی نهایتی از تجربیات خواهید داشت که می توانید برای پاسخ به این سؤال از آنها استفاده کنید.پاسخ رضایت بخشاین است که همکاران میآیند و میروند، سیاستهای شرکت تغییر میکند، جابهجایی از شغلی به شغل دیگر مستلزم یادگیری وظایف جدید است، استانداردهای صنعت از شما میخواهد که با آنها سازگار شوید، و غیره.
روی حادثهای که چالشهای زیادی داشت تمرکز کنید تا بتوانید توجه همه را به کاری که برای غلبه بر آنها انجام دادید معطوف کنید.
نمونه پاسخ برای پرسش مصاحبه رفتاری:
شرکت ما در سال گذشته دور عمده ای از اخراج را پشت سر گذاشت و زمان سختی برای همه در سازمان بود. در حالی که از اینکه توانستم نقشم را حفظ کنم سپاسگزار بودم، تماشای رفتن همکارانم برایم نیز سخت بود. ما زمانی برای فکر کردن به غیبت آنها نداشتیم و مجبور بودیم تمام انرژی خود را روی ایفای نقش آنها متمرکز کنیم. بازآموزی دامنه مسئولیت هایم، کار بسیار سختی بود، اما من به هر بخش که اکنون با آنها در ارتباط بودم مراجعه کردم تا درک روشنی از آنچه آنها از من انتظار داشتند به دست بیاورم. این به من ایده خوبی داد که وظایف آتی من قرار است چه باشد.
من همچنین مجبور شدم چند کار مرتبط با مشتری را انجام دهم که تاکنون برای آنها آموزش ندیده بودم، که بسیار چالش برانگیز بود. من دیگر هیچ همکار قدیمی که از نقش کاری به صورت فوری برایم توضیح دهد را نداشتم، که بتوانم از آنها مشاوره بگیرم، بنابراین به جای آن با تیم رسانه تماس گرفتم و در صورت فرصت روی مهارت های ارتباطی خود با آنها کار کردم. این برای من بسیار مفید بود زیرا به من ایده بهتری از تصویر اجتماعی خود و آنچه که باید یا نباید در مقابل مشتری مطرح کنم، داد. دوره پس از اخراج نیز چیزهای زیادی در مورد مدیریت زمان و گذاشتن فضایی برای کارهای غیرمنتظره به من آموخت، زیرا باید شروع به اولویتبندی مسئولیتها میکردم و فضای کمی برای تکالیف برنامهریزی نشدهتری که در آن زمان پیش میآمد، باقی میگذاشتم. این مرحله به خصوص در حرفه من دشوار بود اما چیزهای زیادی یاد گرفتم.
این رایج ترین سؤالات مصاحبه رفتاری تنها ابتدای کار هستند، اما با وجود تنوع گسترده، همه آنها از الگوی مشابهی برای درک تجربیات و رویکرد شما در موقعیت های کاری پیروی می کنند. سعی کنید آرام باشید و بر ارائه خلاصهای صادقانه اما مثبت از تجربه به مصاحبهگر تمرکز کنید – این باید شروعی عالی برای دریافت پاسخ صحیح به این سؤالات مصاحبه رفتاری هر بار باشد.